رئیس جمهور میانه رو، شورای شهر اصولگرا و بحران هویت اصلاح طلبان

رئیس­جمهور میانه­رو، شورای شهر اصولگرا

و بحران هویت اصلاح­طلبان


با پیروزی حجت­الاسلام حسن روحانی کاندیدای میانه­روی انتخابات ریاست­جمهوریِ یازدهم، برخی گمان می­کردند که اکثر قریب به اتفاق کرسی­های شورای شهر به کاندیداهای اصلاح­طلب برسد؛ چرا که  این اقبال مردمی به روحانی را اقبال به گفتمان اصلاح­طلبی می­دانستند و تصور می­کردند پیروزی روحانی به علت پرچم­داری این گفتمان است در حالی که کاندیدای اصلاح­طلبان دکتر عارف بود و ایشان که امیدی به پیروزیش نمی­رفت به نفع گفتمان اصلاح­طلبی انصراف داد و حتی در انصرافش نامی از روحانی نبرد چرا که وی را اصلاح­طلب نمی­دانست. حجت­الاسلام روحانی از اعضای باسابقة جامعه روحانیت مبارز یا همان راست سنتی بوده و در پنج دوره انتخابات مجلس با لیست جامعه روحانیت وارد مجلس شورای اسلامی شده­بود. اما جریان چپ و مجمع روحانیون مبارز برای نخستین بار به دلیل بحران هویت و نداشتن پایگاه اجتماعی قوی مجبور به انتخاب و معرفی فردی از تشکل رقیب سنتی خود به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری شدند که حتی برخلاف هاشمی رفسنجانی(در دهه 60) در هیچ مقطعی از فعالیت سیاسی خود گرایشی به جریان و دیدگاه چپ نداشته و همواره به عنوان یک چهره راست سنتی شناخته شده­است.

به هر حال گمان می­رفت مردمی که نام حسن روحانی را در صندوق ریاست جمهوری می­ریزند حتما نام کاندیداهای اصلاح­طلب را در صندوق شوراها خواهند ریخت؛ اما نتایج شمارش آرا حكايت از آن داشت كه كانديداهاي اصولگرا و منتسب به اين جريان با پيروزي قاطع در انتخابات روز جمعه ۲۴ خرداد، حدود ۷۰ درصد كرسي‌هاي شوراهاي شهر را از آن خود كرده‌اند.

در اكثر كلانشهرها و شهرهاي بزرگ از جمله تهران، مردم در انتخابات شوراها نامزدهاي اصولگرا را انتخاب كرده‌اند و نامزدهاي مستقل و اصلاح‌طلب در رتبه‌هاي بعدي قرار دارند. از 10 نفر اول لیست منتخبین شورای شهر تهران 9 نفر اصولگرا هستند. و مهدی چمران -کاندیدای جبهة پایداری- نفر اول این لیست می­باشد.

پیروزی اصولگرایان در انتخابات شورای شهر تهران دلیل محکمیست بر اینکه مردم به خاطر اصلاح طلب بودن به دکتر روحانی رای ندادند؛ بلکه باید دلیل پیروزی روحانی را در جای دیگری بررسی کرد که می­تواند به دلیل شعار های اقتصادی و نقد دولت فعلی توسط روحانی و همچنین ملبس بودن ایشان به لباس روحانیت باشد.

هم­زمانی این دو انتخابات، یعنی انتخابات ریاست­جمهوری و انتخابات شوراهای شهر و نتایج قابل توجه آن­ها، پیام مهمی داشت و آن این است که اصلاح­طلبان پایگاه اجتماعی قابل توجهی ندارند و برای موفقیت در عرصة سیاست ناچارند با توسل به کاندیدایی غیر اصلاح­طلب و با شعاری میانه و نه افراطی پا به میدان بگذارند.

انتخاب كانديداهاي گفتمان اصولگرايي از سوي مردم براي حضور در شوراهاي اسلامي شهرها نشانگر پيروزي قاطع تفكر اصولگرايي بر گفتمان اصلاح‌طلبي و ديگر گفتمان‌ها است.
style=

از 88 تا 92؛ شباهت ها و تفاوت ها

از 88 تا 92؛ شباهت­ها و تفاوت­ها


یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسید و مثل همیشه پس از شمارش آرا، منتخب مردم معرفی گردید اما انتخابات 92 با انتخابات 88 شباهت­ها و تفاوت­هایی داشت که توجه به آنها خالی از لطف نیست.

ابتدا از شباهت­ها بگویم؛ انتخابات 92 را همان نظامی برگزار کرد که سال 88 روی کار بود. دولتی که مجری انتخابات بود همان دولت و شورای نگهبان همان بود. قوانین انتخابات همان بود و سازوکار انتخابات تغییر نکرده بود. دوباره همة سلایق حضور داشتند. باز هم مثل همیشه رسانه های دشمن و برخی شخصیت­های سیاسی به سلامت انتخابات شبهه وارد می­کردند و مردم را از آمدن پای صندوق­ها نهی می­کردند. این بار هم مردم حماسه آفریدند و با حضور گسترده، حمایت خود را از نظام جمهوری اسلامی به رخ جهانیان کشیدند.

اما در این فضا می­شد تفاوت­هایی احساس کرد؛ این بار کسی نظام را به تقلب متهم نکرد. این بار خبری از آشوب­های خیابانی نبود. شیشة هیچ بانکی شکسته نشد و آتش نگرفت. هیچ کس نگفت: رای ما رو دزدیدند. این بار همان هایی که در ۸ ماه پس از انتخابات ۱۳۸۸ خون به دل مردم و رهبر کردند هیچ دم بر نیاوردند که رای ما رو پس بدید. هواداران کاندیدای پیروز ساعت­ها در کف خیابان­ها جشن گرفتند و هیچ کس شادی و نشاط آن­ها را به کامشان تلخ نکرد. هیچ یک از نامزدها بیانیه صادر نکرد که انتخابات باطل است و باید تجدید گردد. همه به رئیس­جمهور مقبول مردم تبریک گفتند و همان­هایی که در سال 88 در آتش فتنه دمیدند به  سلامت انتخابات اقرار و اعتراف کردند. این بار خون هیچ بی­گناهی ریخته نشد و هیچ پدر و مادری داغ فرزند بر دلش نماند و خیلی اتفاقات دیگر که انسان را به فکر وا می­دارد که ریشة این تفاوت­ها در چیست؟

آیا غیر از این است که در هر انتخاباتی یک نفر پیروز است و دیگران باید جنبة شکست را داشته باشند و به قانونی که خود قبل از شرکت در انتخابات پذیرفته­اند تمکین کنند؟ آیا اگر هدف ما خدمت به مردم باشد و برای ادای تکلیف آمده  باشیم؛ شکست و پیروزی معنا پیدا می­کند؟ اما اگر برای جا و مقام و قدرت­طلبی آمده باشیم قضیه فرق می­کند. اینجاست که اگر نتیجه مطابق میل ما نباشد در برابر شکست تاب نخواهیم آورد.

نظام جمهوری اسلامی ایران همواره نشان داده است برای تک تک آرای مردم احترام قائل است و همانند ناموس از رای مردم صیانت می­کند. چرا که رهبر فرزانة انقلاب، حضرت امام خامنه­ای در روز انتخابات فرمودند: رأی ملت یک امانت و حق الناس در دست مسئولان برگزاری انتخابات است.

یک نمونه از این امانت­داری را در همین انتخابات 24 خرداد دیدیم. نظام مظلومی که 4 سال پیش به اتهام جابجا کردن 11 میلیون رأی زخم فتنه را چشید، امروز پای 250 هزار رأی بیشتر از 50 درصد نامزد پیروز ایستاد. یعنی اگر تنها 250 هزار رای از کاندیدای پیروز جابه­جا می­شد انتخابات به دور دوم موکول می­شد و محتمل بود که شخص دیگری اقبال مردمی را به خود جلب کند. اما نظام جمهوری اسلامی که الگویی برای تمام حکومت­های بشریست از این اندک رای که در مقابل 11 میلیون رای عدد ناچیزیست صیانت کرد و بار دیگر حقانیت خود را به اثبات رساند.

امروز که 4 سال از وقایع تلخ 88 می­گذرد، همین کسانی که رئیس­جمهور کشور را با اختلاف 7 دهم درصدی بر می­گزینند آیا شایسته تهمت ها و افتراهای آن­چنانی بودند؟

فتنه­گران 88 که امروز یکی پس از دیگری انتخابات را تایید می­کنند چگونه می توانند در چهره کسانی که در سال ۸۸ به آنها سنگین ترین تهمت ها و دروغها را نسبت دادند نگاه کنند و چگونه می خواهند در روز محشر با آنها روبرو شوند؟

آیا اگر امروز ما برای پیروزی کاندیدای محبوبمان در کوچه و خیابان جشن می­گیریم یادمان رفته است که 4 سال پیش چه خون­های بی­گناهی بر زمین ریخته شد؟

آیا شایسته است امروز هواداران دیگر نامزدها به خیابان ها بیایند و شیرینی پیروزی کاندیدای رقیب را در کام هوادارانش تلخ کنند؟

به هر حال حماسه ۲۴ خرداد دلیل حقانیت نظام و شرمندگی مدعیان تقلب ۸۸ است. ولی نمی­دانم قدرت طلبانِ شیفتة مقام چگونه می­توانند این همه اشتباهات گذشته را جبران کنند. مگر می­شود داغ­هایی را که بر دل مادرانی گذاشته شد که حتی برای مصلحت جامعه نتوانستند مراسم ختم درخوری برای فرزندانشان بگیرند جبران کرد؟

پسر کو ندارد نشان از پدر

شهید چمران: وقتی شیپور جنگ نواخته شود فرق بین مرد و نامرد، تشخیص داده می شود.  

 

آن روزهایی که نیروهای مردمی بسیج برای دفاع از آرمان‌های انقلاب و حراست از کیان جمهوری اسلامی روانه ی جبهه ها می شدند و خود را به آّب و آتش می زدند بعضی ها که لابد توفیقشان حاصل نشده بود در کنج خانه هایشان به هراس افتاده بودند.

آن روزها که جلیلی های 21 ساله در کربلای پنج ها پایشان را جا می گذاشتند علی مطهری ها کجا بودند؟

جنگ به پایان رسید اما انگار این جنگ نرفته­ها و رنج نکشیده­ها بیکار ننشسته بودند و برای خود بسیار کیسه ها دوخته بودند و می خواستند درنظامی که برای آن رنجی نکشیده­اند، مقام داشته باشند. آنها با فریب ملت و وصل کردن خود به رنج کشیده­های انقلاب، به شهدای انقلاب و به شهید مطهری­ها آمدند و در مردمی­ترین ارگان ملت یعنی مجلس راه یافتند. ولی قرار گرفتن در مقامی که وظیفه­ای جز خدمت به مردم ندارد هم از آتش آزمندی آنها نکاست. آنها به دنبال قدرت بیشتر بودند. این جماعت تا توانستند سوژه ی رسانه های ضد اسلام و ضد انقلاب شدند و هر حرف و عملشان برای چند صباحی نقل محافلی می شد که اندک علقه ای به این نظام و این مردم ندارند.

الحمدلله این جماعت دشمن شاد کن هر چه می گذشت چهره ی منافقانه شان برای مردم عیان تر می شد.

می­گویند وقتی کسی دیگر توان انجام کاری را ندارد در قدم آخر شروع به ناسزاگویی و تهمت و مسخره کردن می­کند. دیگر وقتی با رد صلاحیت شدن کاندیدای کهن سال آنها،  تمام امیدشان قطع شد، شروع به ناسزاگویی کردند.

آیا این بی­احترامی علی مطهری به کسی که پای خود را در جنگی از دست داده که ما امروز داریم از ثمراتش بهره می بریم جز حماقت انسانی مریض قلب چیز دیگری می تواند باشد؟

پیشنهاد مسابقه دو برای آقای دکتر جلیلی!!! به خدا پناه می­بریم . . .

آخر زمانی که ایشان 21 سالشان بود و تمام جوانی و هستی خود را درطبق اخلاص گذاشته و پای خود را فدای آزادی و امنیت و سربلندی این مردم کرد شما کجا بودید؟ در خانه و زیر لحاف؟ مشغول مقایسه قیمت بنز و پژو؟ یا می خواستید امضا جمع کنید تا فتنه ای راه بیاندازید؟ حالا با کدام جرات به جانباز این مملکت بی­احترامی می­کنید.

خدای بزرگ می­داند تنها عامل تحمل این بی­احترامی ها رهنمودهای رهبری فرزانه است که ما را دعوت به آرامش و تحمل ناملایمات می­کند وگرنه با یک اشارتی از سوی ایشان با این بی­احترامی­های شما به جانبازان این انقلاب، خانه­ات را بر باد می دادیم و خواب را از چشمانت می­ربودیم. ما جوانها اگر چه درجنگ نبودیم ولی یاد رشادت­های این جوانان در جنگ اشک را به چشمانمان می­آورد و آتشی در دلمان برپا می­کند.

عجب روزگاری شده است. عده ای دیگر از جان و مالشان گذشته و تا مرز شهادت پیش رفته اند ولی آن بی مایه های نان به نرخ روز خور نامردی­شان را به رخ ملت می­کشند.

خدایا! تو خود ما را صبر ده بر غم تحمل ناسزای این ناسزا گویان بی منطق.

حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی

آقا به پیام سالتان مینازیم

                             لب تر بکنی؛ ما سر و جان میبازیم


در عرصه ی اقتصادی و سیاسی

                               با امر شما حماسه ها میسازیم

 

                          لبیک یا خامنه ای

    رفسنجانی و مقبولیت از دست رفته

 

رفته رفته به یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می­شویم و این روزها با یک شور و حال خاص برای جلوه ی دیگری از مردم­سالاری دینی و حضور مؤثر مردم در عرصه­ سیاسی سپری می­شود. احزاب و گروه­های سیاسی مختلف فعالیت­های خود را در قالب سخنرانی­ها، سفرهای استانی و انتشار نشریات آغاز کرده­اند. در این میان رفتارهای پیرمردِ خسته ی دوران سازندگی نشان از عزم وی برای حضور در رقابت انتخاباتی سال 92 دارد که حتی به نظر می­رسد با کاندیداتوری شخص ایشان به منصه ظهور برسد.

بر همگان روشن است که آقای رفسنجانی برای این انقلاب بسیار زحمت­ کشیده­اند و هزینه داده­اند، اما با توجه به گذشته ی پر فراز و نشیب و رویکردهای ویژه ی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایشان در طول دوران پس از انقلاب لازم است بر مدیریت اجرایی ایشان در دولت هشت ساله ی سازندگی و دیگر مسئولیت­هایشان مروری داشته باشیم. چرا که آقای هاشمی در خصوص رویکرد انتخاباتیشان همواره بر بازگشت به دوران سازندگی و ادامه ی سیاست­های دولت سابقشان تأکید دارند.

ایشان با بهره بردن از وضعیت نامناسب اقتصادی امروز و مهم­تر از آن، ضعف حافظه ی تاریخی­سیاسی مردم قصد دارند خود را منجی مشکلات کشور قلمداد کرده و بر طبل بازگشت به دوران سازندگی بکوبند و این توهم را ایجاد کنند که در دوره ی هشت ساله ریاست جمهوری ایشان اوضاع کشور «گل و بلبل» بوده است.

دولت هشت ساله سازندگي به اعتراض‌های مردمی نسبت به گرانی‌های شدید و تورم پنجاه درصدی‌ معروف است؛ چنان­كه طبق آمار بانک مرکزی، فقط در سال 74 نرخ تورم نقطه به نقطه طی هشت ماه بالای پنجاه درصد بود.

در این دوره . . . 

ادامه نوشته

درختکاری امام خامنه ای در روز درختکاری

غرس دو اصله نهال توسط رهبر انقلاب در روز درختكاری

 

در هفته منابع طبیعی و روز درختكاری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز (سه شنبه) دو اصله نهال غرس كردند.
 رهبر انقلاب اسلامی سپس در سخنانی، گیاه و درخت را برای هر كشور و مجموعه بشری مایه بركت و آبادانی خواندند و با اشاره به سفارش اسلام به كاشت و نگهداری درختان و همچنین جلوگیری از قطع آن، خاطرنشان كردند: گلایه ای كه از مسئولان مرتبط با موضوع درخت و درختكاری وجود دارد، این است كه گاهی صدها درخت در جاهایی كه نباید قطع بشوند، قطع می شوند.
 ایشان افزودند: علاوه بر غصب زمین های اطراف شهرها و آبادی ها و از بین رفتن پوشش گیاهی توسط برخی افراد سودجو كه سبزی این مناطق را به سیمان و ساختمان های بلند مرتبه تبدیل می كنند، مجموعه ی جنگل های كشور نیز در معرض تهدید قرار دارد.
 حضرت آیت الله خامنه ای با تأكید بر ضرورت شكل گیری عزم و اداره راسخ برای جلوگیری از تصرف غیر قانونی مناطق اطراف شهرهای بزرگ تصریح كردند: از بین رفتن محیط سبز اطراف شهرها‌، بخصوص جنگل ها، مشكلات متعدد بشری را بدنبال دارد كه همه مسئولین مرتبط با موضوع در دولت، مجلس، قوه قضائیه و شهرداری ها باید برای جلوگیری از پیشرفت این حركت غلط، اقدام جدی بعمل آورند.
 در این مراسم، وزیر جهاد كشاورزی، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، و همچنین شهردار و استاندار تهران حضور داشتند.

منبع : http://farsi.khamenei.ir

انتخابات انقلابی یا استاندارد آمریکایی؟

انتخابات انقلابی یا استاندارد آمریکایی؟

 

چندی پیش فتنه­گران که دست طمع آن­ها در داستان فتنه ی 88 برای مردم رو شده بود در پی احیای میت بر زمین مانده­شان که کارش از تنفس­ مصنوعیِ روباه پیر و شیطان بزرگ هم گذشته است، بحثی را با عنوان انتخابات آزاد مطرح و داستان جدیدشان را با این مقدمه برای طمع در انتخابات 92 شروع کردند تا این که با هوشیاری مردم و روشنگری رهبر همیشه بیدار انقلاب این نقشة بی­ثمر و اندیشة مسموم به زهر دشمنانی که امیدی به بازداشتن ملت بصیر و ولایت­مدار ایران از شرکت در انتخابات پرشور و مردمی ندارند و هدفشان ایجاد یأس و ناامیدی و حضور کم­رنگ مردم است نقش بر آب شد و دشمنان دریافتند که ملت بیدار ايران و خالقان قيام سراسري نُهِ دي، هوشيارتر از گذشته مراقب اوضاع هستند و اين‌بار دست فتنه‌گران را قبل از هرگونه فتنه‌گري قطع خواهندنمود.

رهبر معظم انقلاب برای هشدار به تکرارکنندگان واژة انتخابات آزاد چنین فرمودند: «آن کسانى که ممکن است از سر دلسوزى، راجع به انتخابات یک توصیه‌هاى عمومى بکنند که آقا انتخابات این­جورى باشد، آن­جورى نباشد، حواسشان باشد به این مقصود دشمن کمک نکنند؛ مردم را از انتخابات مأیوس نکنند، هى نگویند انتخابات باید آزاد باشد. خب، معلوم است که انتخابات باید آزاد باشد. ما از اول انقلاب تا حالا سى و چند تا انتخابات داشته‌ایم؛ کدامش آزاد نبوده است؟ در کدام کشور دیگر، انتخابات از آن­چه که در ایران می­گذرد، آزادتر است؟ کجا صلاحیت­ها ملاحظه نمی­شود که این­جا روى این مسائل هى تکیه بکنند، هى تکیه بکنند، هى بگویند، هى تکرار کنند و یواش یواش این ذهنیت را به خیال خودشان در مردم به وجود بیاورند که خب، این انتخابات فایده‌اى ندارد؟ این یکى از خواسته‌هاى دشمن است. آن کسانى که در داخل، این حرفها را می­زنند، ممکن است غفلت کنند. من می­گویم غفلت نکنید، حواستان باشد، کار شما جدول مورد نظر دشمن را پر نکند؛ مقصود او را تکمیل و تتمیم نکند. این یکى از راه‌هاى از شور و هیجان انداختنِ انتخابات است».

در پی این بیانات، سطحی­نگرانِ سینه­چاکِ انتخابات آزاد که مصداق آیة «قالوا سمعنا و هم لایسمعون» هستند، برای فرار از پذیرش بار مسئولیت انتخابات آزاد، سناریوی خود را با کلیدواژة از پیش­باختة دیگری ادامه دادند؛ در وصف این کلید واژه همین بس که آقای ­رفسنجانی­ می­گویند: «انتخابات باشکوهی که دشمنان ما اعتراف کنند بر اساس استانداردهای مدرن جهانی برگزار می‌شود، نیاز امروز ماست.» ایشان که به دنبال اعتراف گرفتن از دشمنان دربارة شکوه انتخابات ایران است گویی فراموش کرده یا چشم خود را بر روی واقعیات بسته است که در سال 88 که مردم با حضور 40 میلیونی انتخابات بسیار باشکوهی رقم زدند، نه تنها دشمن به این نکته اعتراف نکرد بلکه خود آقای هاشمی نیز آن را پاس نداشت . . .

ادامه نوشته

ماجرای تكریم آیت‌الله خوشوقت توسط رهبر انقلاب

|گفتاری از حجت‌الاسلام‌والمسلمین كاظم صدیقی، استاد اخلاق و امام جمعه‌ی موقت تهران درباره‌ی شخصیت مرحوم آیت‌الله حاج شیخ عزیزالله خوشوقت|

حضرت آیت‌الله خوشوقت علاوه بر داشتن ذاتی پاك و قماشی نورانی كه به دیدن بزرگانی مثل علامه‌ی طباطبایی هم مفتخر شده بود، خودش هم اهل عمل بود. ایشان قبل از انقلاب، هم در اصول و هم در حكمت و عرفان و اقتصاد و جامعه‌شناسی و روانشناسی سرآمد بود. مدتی در قم بودند و بعد در مقطعی به تهران آمدند. در عین حال، بیشتر اهل خلوت و تفكر و سكوت بودند . . .

ادامه نوشته

بازی رسانه ای پنتاگون

                

قریب به یک ماه پیش، وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون)، گزارشی 64 صفحه­ای درباره ی فعالیت­های وزارت اطلاعات کشورمان منتشر کرد که چندی بعد بر روی وبسایت دولت آمریکا نیز قرار گرفت. این گزارش که «پرونده وزارت اطلاعات ایران» نام دارد تصویری کاملاً سیاه و مخوف از دستگاه اطلاعاتی ایران می­نمایاند. به گونه­ای که خواننده ی این گزارش عریض و طویل، ایران را کشوری تروریست پرور با نیروهای اطلاعاتی مخوف و خون­ریز تصور می­کند.

ادامه نوشته

جانم فدای رهبر

ما با ولایت زنده ایم

تا زنده ایم رزمنده ایم